دختران پسرنما و پسران دختر نما
به گزارش شوش نيوز ؛ آزادی عمل پسران در جامعه ی ما نسبت به دختران بیشتر است و دختران با روی آوردن به ظاهر و رفتار پسرانه ناخودآگاه آزادی عملی را که آرزو دارند به دست می آورند. روی تخت کناری در سفره خانه نشسته اند، پک های محکمی به قلیان می زنند، سعی در نخراشیده کردن صدایشان دارند و با لحنی مردانه از خاطرات رشادت های خود در دعوا و مشاجرات خیابانی حرف می زنند.
مشاهده ی این نوع رفتار، اتفاقی تازه و عجیب نیست. مدتی است که در گوشه و کنار شهر و محل زندگی مان، شاهد چنین رفتاری از دختران هستیم.
منصوره، علت علاقه ی خود به پوشیدن لباس مردانه و موتور سواری در خیابان را جلب توجه پدرش می داند و می افزاید: چهار خواهر دارم، پدرم همیشه پسر می خواست، هرگز به ما اجازه نداد موهایمان را بلند کنیم و یا گوشواره به گوش کنیم. پدرم به من دوچرخه سواری و موتورسواری یاد داد و همیشه در خانه مرا تشویق به دعوا و استفاده از چاقو می کرد.
ساناز اما توضیح دیگری برای انتخاب رفتاری پسرانه دارد، او می گوید: به عنوان یک دختر جذابیتی برای جنس مخالف ندارم. در دوران کودکی به بازی با پسران علاقه داشتم و بازی های پسرانه را می پسندیدم. از موی بلند و ظاهری دخترانه خوشم نمی آمد و همیشه از مادرم می خواستم که لباس هایی شبیه به لباس پسران برایم تهیه کند.
در طول شبانه روز، بی شک، شاهد موارد متعددی از این گونه ی رفتاری مخالف و در تضاد با جنسیت فردی هستیم. دخترانی که نمی خواهند صاحب رفتاری دخترانه باشند و یا پسرانی که تمایلی به رفتارهایی منطبق بر جنسیت خود را دارا نیستند.
شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت فرد به عوامل زیادی بستگی دارد، که از جمله ی آن می توان به شیوه های برخوردی و تربیتی خانواده ها با فرزندانشان، جنسیت هم سالان و دوستان اطراف، فرهنگ جامعه و همانند سازی از پدر و مادر و اقوام در دوران رشد و بالندگی اشاره کرد.
واقعیت این است که دختران در خانواده ی ایرانی، به میزان پسران مورد پذیرش قرار نمی گیرند و محدودیت ها و تبعیض های رفتاری فراوانی را متحمل می شوند.با این همه این تغییر الگوی رفتاری تنها به دختران محدود نمی شود و پسران زیادی تمایل خود را به داشتن رفتاری متناقض با جنسیت خود نشان می دهند.
خانم اجلالی؛ روان شناس، در خصوص دلیل تمایل دختران به پیروی از رفتار جنس مخالف خود اظهار کرد: دختران در خانواده ها و جامعه به اشتباه جنسیتی ضعیف، شکننده و غیرقابل اعتماد به حساب می آیند و این چنین است که با تظاهر به پسر بودن قصد پر کردن این خلا را دارند.
وی در ادامه می افزاید: آسیب شناسان اجتماعی، جابجایی هویت جنسی در بین دختران و پسران و سر زدن رفتار پسرانه از دختران و بالعکس را پدیده ای اجتماعی می نامند که عواقب و اثرات فراوانی بر رفتار، گفتار و اندیشه ی افراد جامعه در طی سال های اخیر داشته است.
اجلالی؛ تشکیل هویت جنسی افراد را متکی به سه عامل، نگرشهای والدین و گرایشهای فرهنگی، آلت تناسلی خارجی و یک عامل ژنتیک که از نظر طبیعی از هفته ششم زندگی جنین فعال باقی میماند می داند و خاطر نشان می کند: عوامل خانوادگی و فرهنگی نیز بر حس مرد بودن یا زن بودن افراد تاثیر مستقیم میگذارد.
مقیمی کارشناس مردم شناسی، نقش خانواده را در پیدایش اختلال های هویت جنسی بسزا می داند و اظهار می کند: برخی از خانواده ها برخورد جنسیتی با فرزندان خود می کنند و به طور مثال به پسران خانواده ارزش و بهای بیشتری می دهند. از این رو دختران برای حفظ موقعیت خود در خانواده و حتی برای گرفتن حقوق خود دست به پوشیدن لباس های پسرانه، استفاده از نوع گفتار آنان و پرداختن به بازی های مرتبط با شخصیت پسران می زنند تا از این طریق محبوبیت و مقبولیتی برای خود به دست بیاورند.
اجلالی، باورهای والدین را در شکل گیری هویت جنسی کودکان سازنده می داند و می گوید: خانواده ها می توانند با رفتارهای درست و برخوردهایی صحیح به پسران خود بیاموزند که سالم و خوشحال زندگی کند و به دختران خود باورهای درستی را القا کنند که تبدیل به انسانی موفق و سعادتمند در رابطه با دوستان، خانواده، همسر و اجتماع خود گردد.
وی در ادامه تأکید می کند: نقش جامعه نیز در این میان انکار ناپذیر است، امتیازاتی که جامعه به فرد می دهد بر رفتارهای فردی و اجتماعی وی تأثیر بسیاری دارد . در الگوهایی که به پسران آزادی بیشتری می دهند، دختران ناخودآگاه تحریک و ترغیب می شوند که برای داشتن حقوق و نقش بیشتر در خانواده و جامعه و بالا بردن اعتماد به نفس خود و نهایتاً ابراز وجود بیشتر پوشش، کلام، رفتار خود را پسرانه سازند تا جایگاه و منزلت خود را ارتقا دهد.
اجلالی، نگاهی آسیب شناسانه به این پدیده ی اجتماعی مبذول می دارد و می گوید: در جامعه ای که رفتارهای مردانه کمتر زیر سوال می رود و زن ها بیشتر تحت کنترل مستقیم هستند، تظاهر به مردانگی بیشتر است.
وی یکی از راه های حل این معضل را پذیرش بیشتر دختران از سوی خانواده و اجتماع می داند و خاطرنشان می کند: چنانچه دختران در اجتماع به شکلی ضعیف و کم اهمیت پذیرفته نشوند، تمایل کمتری به پسر بودن نشان می دهند.
نجاتی، روانپزشک، نظر خود را در این خصوص بدین شکل بیان می کند: نمی توان از همه ی افراد جامعه انتظار داشت که صد درصد مطابق با جنسیت خود رفتار کنند، زیرا در هر زن و مرد ۷۰ تا ۸۰ درصد خصوصیات مطابق با جنسیت موجود است و بقیه به ویژگی های جنس مخالف اختصاص دارند و پسران هم مانند دختران به ابراز هیجانات محتاجند و ابزارهای تخلیه روانی احساسات گاه بین هر دو جنس مشترک است. اما این امر تفاوت شایان ذکری با تظاهر به رفتارهای جنس مخالف برای جلب توجه و یا احقاق حقوق دارد.
وی تغییر این الگوی ناپسند رفتاری را مستلزم آگاهی بخشی، اطلاع رسانی و آموزش صحیح به خانواده ها می داند و می افزاید: والدین باید از بین بردن کلیشه سازی جنسیت از رفتار خودشان آغاز کنند و خصایص جنسیتی را به کودکان خود بیاموزند و به آنان نشان دهند که تمایلات و خواست های مورد علاقه ی آن ها در اولویت هستند و آنان مجبور نیستند برای نشان دادن تمایلات خود به داشتن رفتار جنس دیگری تظاهر کنند.
کارشناسان، رسانه ها و نهادهای ذی ربط نیز می توانند تأثیر مثبت و فزاینده ای در اصلاح رفتارهای نادرست موجود در جامعه داشته باشند تا دختران ایرانی بدانند لازمه ی دختر بودن این نخواهد بود که او نتواند خصایص مثبت و سازنده ی خود را بشناسد و باور کند، بلکه باید با اتکا و اعتقاد بر آن ها به خودشناسی بپردازد و اعتماد به نفس بالایی بیابد تا بداند آنچه مورد احترام است خواست های حقیقی و انسانی اوست نه دست زدن به رفتاری که او را مقبول جامعه سازد، چرا که دختران مانند پسران به استقلال، آموختن مهارت های عملی و اتکا به نفس نیاز دارند
نظرات شما عزیزان:
|